پهره..وبلاگ فرهنگی هنری وادبی بلوچستان

گلچین اخبار بلوچستان . آخرین خبرها و مقالات

پهره..وبلاگ فرهنگی هنری وادبی بلوچستان

گلچین اخبار بلوچستان . آخرین خبرها و مقالات

مصاحبه با دکتر احمدرضا طاهری دانشجوی خارجی نمونه سال 2010 دانشگا

 

 

مصاحبه با دکتر احمدرضا طاهری دانشجوی خارجی نمونه سال 2010 دانشگاه پونا

ارسال شده توسط دکتر احمد رضا بابایی، نشریه صادق، شماره بهمن 1389

 

با سلام خدمت جناب آقای دکتر طاهری گرامی و  عرض تشکر از اینکه وقت گرانبهای خود را در اختیار ما قرار دادید. در ابتدا خواهشمندم خود را برای خوانندگان و جامعه حوزوی و دانشگاهی معرفی بفرمائید.

ج: احمد رضا طاهری هستم متولد شهرستان سراوان از استان سیستان و بلوچستان.

س: در حین تحصیل، از طرف چه سازمانی بعنوان دانشجوی نمونه خارجی سال 2010 دانشگاه پونا شناخته شدید؟

ج: معمولا هر سال از طرف نمایندگی محترم وزارت علوم و تحقیقات جمهوری اسلامی ایران در شبه قاره هند تعدادی را بعنوان دانشجویان نمونه انتخاب و از آنها تقدیر و قدردانی میکنند. بنده هم یکی از این دانشجویان در سالهای 2008 و 2010 بوده ام. علاوه بر آن، در سال 2010 اسم من از طرف دانشگاه پونا بعنوان یکی از برترین دانشجویان دوره دکتری انتخاب شد. البته در این زمان در ایران بودم. رئیس دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه پونا با بنده تماس گرفت و مشخصات من را خواست. ایشان فرمودند که نام و مشخصات شما را بعنوان یکی از بهترین دانشجویان علوم سیاسی نیاز داریم که این مشخصات بایستی به شورای عالی دانشگاه های هند ارسال شود.


س: اکنون در چه دانشگاه و در چه مقاطعی به فعالیت علمی اشتغال دارید؟

ج: در حال حاضر در دانشگاه های مختلف استان سیستان و بلوچستان به تدریس مشغول هستم. درس هایی که تدریس میکنم مربوط به حوزه علوم اجتماعی است، بعنوان مثال درس های چون: اندیشه های سیاسی در غرب، مبانی علم سیاست، مدیریت اسلامی، مدیریت دولتی، آشنایی با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نظام سیاسی دولت در اسلام، و زبان خارجه علوم سیاسی.

س: با توجه به اینکه شما در دو مقطع دکترا و فوق دکترا در دانشگاه پونا تحصیل نموده اید ارزیابی شما از کمیت و کیفیت تحصیلی آن دانشگاه چگونه است؟

ج: طبق گزارش UGC  یا همان شورای عالی دانشگاه ها، دانشگاه پونا یکی از 5 دانشگاه برتر هند بشمار میرود. در رشته های جانور شناسی، فیزیک، شیمی، و هوا و فضا، بهترین دانشگاه در هند است. دپارتمان علوم سیاسی این دانشگاه عالی ترین مرکز علمی سیاسی در هند بشمار میرود، خصوصا در رشته سیاست هند. در دنیا هم این دانشگاه جایگاه ویژه خود را دارد. برخی از "موسسات درجه بندی علمی اروپایی" این دانشگاه را در ردیف 500 دانشگاه برتر دنیا قرار داده اند. در حالیکه دانشگاه تهران را در ردیف 1000 قرار داده اند. در هر دپارتمان یا مرکز علمی این دانشگاه که تقریبا به بیش از 40 مورد میرسند معمولا بین 4 تا 5 پروفسور وجود دارد. این در حالی است که تعداد پروفسور های بهترین دانشگاه ایران (صنعتی شریف و تهران) قابل مقایسه با تعداد پروفسورهای دانشگاه پونا نیست. البته در همین دانشگاه نیز ما استادهای خوب و بد (از لحاظ علمی) داریم.

س: پژوهش مقطع فوق دکترای شما در چه زمینه ای بود؟

ج: در سه زمینه: سیاست امنیت داخلی روسیه، سیاست امنیت داخلی آمریکا، و روابط استراتژیکی هند و میانمار.

س: کتابهای شما عموما حول چه محوری میباشند؟

ج: اولین کتاب تحت عنوان معرفی و مفهوم بازرگانی، دومین کتاب تحت عنوان نگاهی مختصر به جامغه شناسی روستایی ایران، سومین تحت عنوان نگاهی کوتاه به  علم بازرگانی، چهارمین تحت عنوان نگاهی کوتاه به جریانات قانون اساسی هند، پنجمین تحت عنوان بسوی اصلاحات فکری، و ششمین  تحت عنوان بلوچ پس ازانقلاب اسلامی ایران، بوده اند.

س: علت اینکه در کتاب نویسی وارد حوزه های دیگر شداه اید چیست؟


ج: علت خاصی ندارد. من در زمینه بازرگانی و جامعه شناسی روستایی تخصص ندارم، با اینحال در این مورد کتابهایی تالیف کرده ام. هدف از تالیف این کتابها بیشتر علاقه شخصی به نویسندگی بوده است. و دیگر اینکه تمام این کتابها در زمانی نوشته شده اند که دانشجوی مقاطع مختلف بوده ام و همراه با درس نویسندگی برای من حالت سرگرمی داشته است. اما اگر در معنی دقیق باشیم، بنده این کتابها را تالیف نمیدانم، چون که از منابع دست دو یا کتابخانه ای استفاده شده است. و به نظر من همینکه شخص به درجات عالی آکادمیک رسید نباید وقت خود را صرف نوشتن مقالات یا کتابهایی کند که قبلا بخشی از آنها به چاپ رسیده اند یا برای مردم عادی و تکراری باشند.

س: اگر اینطور است چه انتظاری از یک متخصص علوم اجتماعی دارید؟

ج: ارائه مطالب و گفته هایی که در جهت سازندگی جامعه و فرهنگ مردم تاثیر گذار باشد. بسیاری از اساتید ما وقت خود را صرف نوشتن مقالاتی میکنند که فقط به درد جامعه علمی میخورد و سودی برای جامعه عادی ندارد. این نوع افراد بیشتر به دنبال ارتقاء علمی هستند که صرفا در محدوده خود قابل ارزش است. آنها چنان غرق در این فعالیت هستند که به کلی وظیفه اصلی خود را فراموش کرده اند. یک متخصص علوم اجتماعی بایستی به درد جامعه بپردازد و خلاق باشد.

س: چه عاملی باعث شد که توجه شما به دنیای علوم سیاسی معطوف شود با توجه به اینکه در ابتدا توجه شما به بازرگانی بود و تحصیلات شما نیز تایید کننده این مطلب است؟

ج: از اول به علوم سیاسی علاقه مند بودم. نه به خاطر اینکه علاقه ای به سیاست داشته باشم. بلکه به این علت که علاقه به ایدئولوژی های سیاسی داشتم. خانواده شدیدا با این رشته مخالفت نمود. بنابراین، 5 سال تمام در رشته بازرگانی در دوره های لیسانس و فوق لیسانس درس خواندم. ولی در نهایت در رشته مورد علاقه خودم یعنی علوم سیاسی ادامه تحصیل دادم که دوره های فوق لیسانس (علم سیاست و مدیریت دولتی)، دکتری تخصصی، و فوق دکتری را در سال 2010 به پایان رساندم.

س: شما همچنین در زمینه علوم فلسفی و خصوصا حوزه فلسفه سیاسی صاحب نظر میباشید. با توجه به تجربه حضور چندین ساله حضرتعالی در خارج از ایران و خصوصا تحصیل در هندوستان مختصری در مورد فلسفه سیاسی گاندی توضیح بفرمائید؟


ج: هیچ کس را نمیتوان یافت که حتی در یک شاخه کوچک از علم صاحب نظر باشد، زیرا که علم بسیار پیچیده و وسیع است. بنابراین، درست است که تخصص بنده فلسفه سیاسی است اما خودم را به هیچ عنوان صاحب نظر در این رشته مادر نمیدانم. قبل از آنکه به سوال شما پاسخ دهم اجازه دهید نکته ای کلی را یادآور شوم: بنده معتقدم که در حوزه فلسفه سیاسی هر چه ما داریم متعلق به "فلسفه سیاسی دوره پیش از مسیحیت در غرب" است یعنی تقریبا 2500 سال پیش. بعد از آن تئوری یا فلسفه جدید یا ابتکاری توسط فیلسوفان سیاسی پس از این دوره معرفی نشده است. به عبارت دیگر، فیلسوفان دنیای بعد از میلاد و دنیای مدرن و معاصر، همه و همه، تحت تاثیر فلسفه سیاسی یونان و روم بوده اند، البته به استثنای چند مورد خاص مانند فلسفه سیاسی ماکیاولی.

در هر حال، چون موضوع بحث "فلسفه سیاسی گاندی" است در یک جمله میتوان چنین گفت که گاندی، علاوه بر اینکه یک فیلسوف سیاسی و اجتماعی بود و روان جامعه خود را به خوبی تشخیص میداد، یک رهبر موفق سیاسی نیز بود، رهبری که آزادی و استقلال را برای هندی ها آن هم بوسیله "انقلابی غیر خشونت" به ارمغان آورد. بدون شک گاندی تحت تاثیر شخصیت های چون عیسی مسیح،  Thoreau, Henry David  فیلسوف آمریکایی و Tolstoy, Leo Nikolayevich روسی نیز بوده است. بعنوان مثال روش "پایداری غیر فعال/خاموش" یا "عدم همکاری" با دولت/حکومت در آفریقای جنوبی و سپس در بریتانیای هند، از تاثیرات Nikolayevich یکی از بزرگترین فیلسوفان و نویسندگان جهان میباشد. روش انقلاب غیر خشونت گاندی یکی از بارزترین نشانه های فلسفه سیاسی وی است. چرا که به اعتقاد بنده در طول تاریخ بسیاری از رهبران دنیا در دکترین های خود روش "غیر خشونت" را تجویز کرده اند اما در عمل به اندازه گاندی موفق نبوده اند.


س: تاثیر عملی فلسفه سیاسی گاندی را بر جامعه کنونی هند چگونه ارزیابی میفرمائید؟


ج: سوالی است بسیار سخت و پیچیده. اتفاقا، همین سوال را بنده از بسیاری از استادانی (استادان هندی) که سالها فلسفه و علوم سیاسی در دانشگاه های هند تدریس کرده اند، پرسیده ام. اما جواب هیج یک از آنها به طور کامل قانع کننده نبوده است. یکی از این صاحب نظران حرف جالبی میزد. ایشان میگفت "هند سرزمینی است که اگر محققی بخواهد در زمینه سیاسی و اجتماعی آن تحقیقی انجام دهد بایستی بیش از یک سال اقامت نداشته باشد. چرا که هر چه بیشتر تحقیق کند، از نتیجه نهایی دور میماند و از ادامه تحقیق خود دلسرد میشود. در مدت یک سال، محقق اطلاعاتی را میتواند جمع آوری کند و کار خود را پایان دهد. اما با پژوهش بیشتر، ضد همان اطلاعات را نیز میتواند پیدا کند که نتیجه ای قطعی برای تحقیق خود نمیواند بدست آورد، این سردرگمی برای خیلی از محققان اروپایی اتفاق افتاده است."

بنابراین، درست است که به هند لقب سرزمین عجایب داده اند. در این کشور آن هم با جمعیتی بالغ بر یک میلیارد که شامل هر نوع قوم، گروه، کلاس، کاست، و مذهب است، زندگی مسالمت آمیز و دوستانه است. در حالیکه در همسایگی همین کشور، ما پاکستان را داریم، جایی که هر روز شاهد جنگ و خونریزی بین دو مذهب سنی و شیعه هستیم که بدون وجود آنها پاکستان معنی ندارد. در هند عدالت نسبتا به صورت عادلانه توزیع شده است. نمونه آشکار عدالت سیاسی در هند را میتوان اینگونه شرح داد: کشوری که همزمان دارای رئیس جمهور مسلمان (مسلمانان جزء اقلیت ها هستند)، نخست وزیر سیک هندو (این گروه در هند در اقلیتند)، و رئیس مهمترین حزب (کنگره از مهمترین احزاب هند) آن یک خانم ایتالیایی بوده است. نمونه بارز عدالت اجتماعی در حذف فاصله ها بین کاست های مختلف میباشد. هند به ما می آموزد که فقر باعث فساد و دزدی نمیشود.

برای بسیاری از "غیر هندی ها" آزادی های فردی و اجتماعی که در هند وجود دارد حتی در اروپا وجود ندارد. در یک کشور آزادی مثل هند وضعیت مالی و بافت خانوادگی است که آزادی فرد را محدود میکند و نه قانون آن کشور. البته، ناگفته نماند که اگر قانون را کنار بگذاریم و نگاهی هم به جامعه روستانشین و حتی شهری هند داشته باشیم، میبینیم که در همین سرزمین ظلم و ستم های خانوادگی شدیدی رایج است و فاصله نظام طبقاتی بین کاست ها نیز هنوز قابل حس است، ولی به تدریج در حال از بین رفتن است.

در کل، اشاره به بحث اول، وجود چنین سیستم منظمی آن هم با توجه به مشکلات حاد سیاسی و اجتماعی هند، وجود ادیان و خدایان مختلف، جمعیت هند، فقر هند، وسعت هند، و غیره، بر میگردد به تفکرات رهبران هندی چون گاندی، نهرو، و دیگران که فرهنگ ساز بوده اند.


س: تحلیل شما از روند رو به رشد افتصادی و سیاسی هندوستان چیست؟


ج: دو تئوری متفاوت وجود دارد. تئوری یک: بسیاری از تحلیل گران (خارجی و هندی) معتقدند هند کشوری است که در آینده نه چندان دور به حد کشورهای به اصطلاح پیشرفته امروزی میرسد. 1. توجیه آنها معمولا رشد موازی اقتصادی و سیاسی هند است، فاکتوری که چین فاقد آن است. در چین توسعه اقتصادی و سیاسی بطور موازی نیست. 2. حس قوی ناسیونالیستی هندی ها. معمولا در غرب اعتقاد شدیدی به "سازمان حکومت" است اما در شرق اعقاد شدیدی به "سازمان خانواده". ولی در هند این تصور، به نظر بنده، در حال گذر تدریجی از سازمان خانواده به سازمان حکومت است. چنین گرایشی در هند شاید سالها طول بکشد تا به اندازه حس غربی برسد. 3. در هند، هندویسم را بیشتر بعنوان یک سازمان اجتماعی و فرهنگی میدانند تا یک سازمان دینی.  این عامل خود باعث انعطاف در هندویسم و تحمل ادیان و خدایان دیگر میشود. باید توجه داشت که اختلافات مذهبی در نهایت رنگ سیاسی به خود میگیرند. در نتیجه، هند از شر اختلافات مذهبی سیاسی در امان است.

تئوری دوم تا حدودی مخالف تئوری اول است. به دلیل ظرفیت این مصاحبه به نکاتی به طور پراکنده اشاره میکنم: به این مفهوم که هند از سیاستهای قدرت های بزرگ در امان نیست و باید قوانین آنها را رعایت کند. بسیاری از هندی های شمال شرق مخالف دولت مرکزی در هند هستند. آنها به دنبال استقلال سیاسی میباشند و همین یکی از درد سر های بزرگ دولتمردان هند شده است. مردم هفت ایالت شمال شرقی هند، از هندوستان بعنوان بزرگترین دموکراسی دنیا یاد نمیکنند. مسئله دیگر موضوع کشمیر است. مسئله اساسی دیگر روابط با چین است. چین در روابط دیپلمکاتیک خود بسیار موفق تر از هند بوده است. در مقایسه با روابط خارجی هند، چین با پاکستان، میانمار، ایران، و روسیه، به مراتب رابطه بهتری داشته است. مثلا در طول تاریخ اساس روابط دیپلماتیکی هند با پاکستان و میانمار (برمه) ایدئولوژیکی بوده تا عقلانی/منطقی. این یکی از بزرگترین ضعف های هند بشمار میرود. بعضی از تئوری پردازان هندی موافق دخالت ارتش در امور سیاسی هستند و معتقدند که نخبگان غیر سیاسی چون هنرپیشگان بالیوود بهتر است در سیاست دخالت نکنند. در کل، گروه دوم به توسعه ای که گروه اول معتقدند مشکوک هستند.


س: در پایان از اینکه وقت خود را به ما اختصاص دادید و نیز از امعان نظر شما کمال سپاس و امتنان را داریم.

ج: بنده هم از توجه شما بسیار سپاسگزارم.

این مصاحبه در نشریه صادق (شماره بهمن 1389) متعلق به حوزه امام صادق (ع) به چاپ رسیده است. این مصاحبه را همچنین در این سایت بخوانید http://www.ahmadbabai.com/post-197.aspx 

http://ahmadrezataheri.blogfa.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد